ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات ماهان عسلی

من هم مادرم

من امسال روز مادر را تازه فهمیدم که چقدر زیباست تازه حس کردم که منم امسال یه مادرم مادر یه فرشته کوچولو و زیبا  اینقدر شیرینی به زندگیمون دادی که دوست دارم یه عالمه نینی مثل تو داشته باشم    وقتهایی را کنار تو میگذرونم از عمرم حساب نمیشه انگار دارم رو ابرا راه میرم انگار کنار تو توی بهشتم ماهانم همه میگن که روز ولادت حضرت زهرا هم روز زن هم روز مادر ولی به نظر من اگه مادر نشی یعنی عشق واقعی را تجربه نکردی عشقی که با هیچ کلمه ای قابل توصیف نیست عشقی که با هیچ چیزی تو دنیا عوضش نمیکنم عشقی که فقط یه مادر میتونه نسبت به بچش داشته باشه اونقدر زیباست که نمیتونم در جم...
31 فروردين 1393

عاشقتم مامان اکرم قشنگم

 چشمانت را برای زندگی می خواهم   اسمت را برای دلخوشی می خوانم       دلت را برای عاشقی می خواهم       صدایت را برای شادابی می شنوم دستت را برای نوازش می خواهم پایت را برای همراهی می خواهم عطرت را برای مستی می بویم خیالت را برای پرواز می خواهم خودت را نیز برای پرستش میخواهم حالا با تمام وجودم میگویم دوستت دارم و خواهم  داشت .........         عاشقتم مامان اکرم قشنگم بهترینم دوست دارم و روزت مبارک ...
31 فروردين 1393

سفر به شمال ماهان عسلی

ماهان عسلی جون ما روز چهارم عید عزم سفر کرد و بار بست و به راه افتاد   البته تنها نبود!!! همراه من و بابا امیر و مامان اکرم و بابا محسن و دایی متین هم بود و خلاصه کلی خوش گذشت. این عکس ماهان جون که در جاده چالوس کنار مغازه بستنی فروشی دهاتی گرفتیم به به چه خوشمزه بود!جای همگی خالی      این عکس را هم در کنار رودخانه جاده 3000 گرفتیم  این هم که تو مغازه ترشک فروشی ها  اینم عکس شما جیگر طلا در کنار دریا  این هم آخرین عکس که توی راه برگشت بعد از تونل کندوان جای همگی خالی آش خوردیم خلاص...
9 فروردين 1393